✔️ روزى ابو حنیفه به همراه عدّه اى از دوستانش به مجلس امام جعفر صادق علیه السلام وارد شد و اظهار داشت؛
یابن رسول اللّه! فرزندت،
موسى کاظم (علیه السلام) را دیدم که مشغول نماز بود و مردم از جلوى او رفت و آمد مى کردند؛ و او آن ها را نهى نمى کرد،
با این که رفت و آمدها مانع معنویّت مى باشد؟!
امام صادق (علیه السلام) فرزند خود موسى کاظم (علیه السلام) را احضار نمود و فرمود؛
ابو حنیفه چنین مى گوید که در حال نماز بودى و مردم از جلوى تو رفت و آمد مى کرده اند و مانع آن ها نمى شدى؟

پاسخ داد؛ بلى صحیح است، چون آن کسى که در مقابلش ایستاده بودم و نماز مى خواندم، او را از هر کسى نزدیک تر به خود مى دانستم، بنابر این افراد را مانع و مزاحم عبادت و ستایش خود در مقابل پروردگار متعال نمى دانستم.

سپس امام جعفر صادق (علیه السلام) فرزند خود را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد، که نگه دارنده علوم و اسرار الهى و امامت هستى.
بعد از آن خطاب به ابو حنیفه کرد و فرمود: حکم قتل، شدیدتر و مهمّتر است، یا حکم زنا؟
ابو حنیفه گفت: قتل شدیدتر است.

امام (علیه السلام) فرمود: اگر چنین است، پس چرا خداوند شهادت بر اثبات قتل را دو نفر لازم دانسته؛ ولى شهادت بر اثبات زنا را چهار نفر قرار داده است؟!
سپس حضرت به دنباله این پرسش فرمود: بنابر این باید توجّه داشت که نمى توان احکام دین را با قیاس استنباط کرد.

و سپس افزود: اى ابوحنیفه! ترک نماز مهم تر است، یا ترک روزه؟
ابو حنیفه گفت: ترک نماز مهم تر است.
حضرت فرمود: اگر چنین است، پس چرا زنان نمازهاى دوران حیض و نفاس را نباید قضا کنند؛ ولى روزه ها را باید قضا نمایند، پس احکام دین قابل قیاس نیست.

پس از آن ابوحنیفه تقاضا کرد: یاابن رسول اللّه! فدایت گردم، حدیثى براى ما بیان فرما، که مورد استفاده قرار دهیم؟
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم از پدرانش، و ایشان از حضرت امیرالمؤ منین علىّ (علیه السلام) روایت کرده اند، که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند متعال میثاق و طینت اهل بیت رسول اللّه (صلوات اللّه علیهم) را از اعلى علّیین آفریده است؛ و طینت و سرشت شیعیان و دوستان ما را از خمیر مایه و طینت ما خلق نمود و چنانچه تمام خلایق جمع شوند، که تغییرى در آن به وجود آورند هرگز نخواهند توانست.
بعد از آن که امام صادق (علیه السلام) چنین سخنى را بیان فرمود ابو حنیفه گریان شد؛ و با دوستانش که همراه وى بودند برخاستند و از مجلس خارج گشتند.🌟


📚اختصاص شیخ مفید؛
 ص 189