استاد پناهیان:
رفقا! جبهۀ مقاومت را دارند بمباران میکنند،
دارند نابود میکنند!
با تمام نیرو آمدهاند جلو!
اصلاً من ماندم که ما چطوری داریم نفس میکِشیم؟!
طبق محاسبه روی کاغذ الآن باید تهران تحت بمباران داعشیها بود؛
نه صدام که لااقل نسبت به داعشیها در جنگ، دوزار نجابت داشت!
داعشیها شهر را شیمیایی زدهاند!
ولی صدام بعد از هشت سال دفاع مقدس ما، به این نقطه رسید.
ببینید آنها هیچ راهی ندارند جز اینکه کلّ مردم یمن را نابود کنند،
اصلاً راه دیگری برایشان وجود ندارد؛
از هر حیث! کمک کنید، بچهها کمک کنید، بچههای عراق منتظر هستند.
کار روی زمین خیلی مانده! به کمک ما فوقالعاده احتیاج هست! نیاز به کارهای ما خیلی هست!
ما دیگر اصلاً نباید شبها بخوابیم!
هیچکسی از من نپرسد چهجوری؟
چهکار کنم؟ برای چی دعا کنم؟ ببین!
تو فقط خودت را به خدا نزدیک کن!
او خودش میتواند الآن از ما یکجوری استفاده کند که تمام مشکلات جهان اسلام را حل کند، میتواند!
میتواند دشمن ما را نابود کند!
او میتواند، و میخواهد به وسیلۀ ما این کار را بکند. اما چگونه؟
به شما چه ربط