☑️ وقتی که حضرت ابوطالب علیه السلام خطبه عقد امراه القریش (شاهزاده خانم قریش) ثروتمند عرب حضرت خدیجه علیها سلام را برای حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم خواند.. پیامبراز جای برخاست وآماده رفتن شد. در این هنگام حضرت خدیجه علیهاسلام به ایشان عرض کرد: (الی بیتک، فبیتی بیتک و " انا جاریتک" ) به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شماست و خودم خدمتکار شمایم..
📓سفینه البحار ج16ص279
دخترش هم در بستر بیماری روزهای اخر وقتی آن دو ملعون اجازه ملاقات خواستند، امیرالمومنین به اطلاع حضرت صدیقه طاهره رساندندو بی بی فرمود ((یاعلی البیت بیتک و انا امتک..)) علی جان خانه خانهءتو و من هم کنیز تو هستم...
 پیروان عایشه ملعونه باتحریفات تاریخ درمورد حضرت خدیجه طاهره علیها سلام به دروغ نوشتند که او بیوه زنی پیر و عجوزه ای زشت رو بود و عایشه دختر جوان باکره و زیباروی عرب بود درحالیکه طبق مستندات واقعی تاریخ عایشه چندشوهرکرده بودو زشت و سرخ پوست سیاه چهره بود مطالب زیر رابادقت بخوانید و افتخار کنیم مادرمان خدیجه علیهاسلام است
بسیارى از محدثان تصریح کرده اند: حضرت خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله دوشیزه بود وهرگز شوى دیگرى انتخاب نکرده بود، از آن جمله است:
.ابوالقاسم کوفی، سید مرتضى علم الهدى، شیخ طوسی و بلاذری و تعدادی دیگر
این عده تأکید مى کنند که سن شریف حضرت خدیجه سلام الله علیها در آن هنگام 25 یا 28 سال بوده وهرگز شوى دیگرى انتخاب نکرده بوده، زینب، رقیه وام کلثوم فرزندان «هاله» خواهر حضرت خدیجه بودند که تحت کفالت ومراقبت حضرت خدیجه به سر مى برده اند.
((ولى همه مورخان اتفاق نظر دارند که حضرت خدیجه زیباترین دوشیزه حجاز بود.
امام حسن مجتبى علیه السلام که مظهر جمال الهى بود، خود را شبیه ترین اهل بیت به مادرش حضرت خدیجه مى دانست.
از عبدالله محض پدرِ نفس زکیه پرسیده اند: چگونه است که دندان هاى امام صادق علیه السلام این قدر زیبا وبرّاق است ودرخشش ویژه اى دارد که همگان را به سوى خود جذب مى کند؟
عبدالله محض گفت: نمى دانم، ولى مى دانم که حضرت خدیجه نیز اینگونه بود وحضرت زهرا نیز زیبایى ودرخشندگى را از مادرش به ارث برده بود. ))
طبرى، دلائل الإمامة، ص 151.
 هجوم به خانه حضرت خدیجه علیهاسلام...
📢لعنت به کسانی که هتک حرمت خانه حضرت زهرا علیهاسلام و مادرش حضرت خدیجه علیها سلام را کردند واین دوبانو پشت در آمدن و از نبوت و ولایت دفاع کردند...
☑️ پیامبر(صلوات الله علیه و آله) در ایام حج، بالاى کوه صفا رفت و با صداى بلند نداداد که، اى مردم من فرستاده پروردگارم. آنگاه به کوه مروه رفت و سه بار سخن پیشین را تکرارکرد. عربهاى متعصب هریک سنگى برداشته در پى پیامبر روانه شدند.
ابوجهل سنگى پرتاب کرد که به پیشانى رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) اصابت کرد، خون از پیشانى اش جارى شد. پیامبر به کوه ابوقبیس رفت، مشرکان نیز در پى او روانه شدند. حضرت على(علیه السلام) خود را به خدیجه رساند و موضوع را به وى بازگفت. اشک بر گونه هاى خدیجه جارى شد، ظرفى از غذا برداشت و براى یافتن پیامبر با على(علیه السلام) راهى کوه ها و دشتها شد. جبرییل بر پیامبر(صلوات الله علیه و آله) نازل شد و فرمود: از گریه خدیجه ملایک به گریه آمدند. او را بخواه، سلام برسان، بگو خدا به تو سلام مى رساند. و او را به خانه اى بهشتى که از نور زینت شده، بشارت بده.
خدیجه و على پیامبر را یافته، به خانه آوردند. مردم به خانه خدیجه حمله ور شده، خانه را سنگباران کردند. خدیجه بیرون آمد و گفت: آیا از سنگباران کردن خانه زنى که نجیب ترین قوم شماست، شرم ندارید؟
مردم با شنیدن سخنانش پراکنده شدند و او براى مداواى همسرش به خانه بازگشت. پیامبر اسلام(صلوات الله علیه و آله) سلام خدا را به وى رساند. او در پاسخ گفت:
ان الله هو السلام و منه السلام وعلى جبرییل السلام وعلیک یارسول الله السلام وبرکاته. خدا خود سلام است و سلام از اوست و سلام بر جبرییل و بر تو اى رسول خدا، رحمت و برکات خداوند بر تو باد..
📓 الاستیعاب، ج 4، ص 111; ج 2، ص 719. جریان فوق را به طور کامل در اسدالغابة، ج 5، ص 438 ببینید.