یک تاجرى با همسرش خدمت مرحوم آیت الله صدر آمده بود. خانم رفت منزل اندرونى و این تاجر رفت قسمت بیرونى پیش مرحوم صدر کار داشت. این خانم آمد در زد، زن مرحوم صدر آمد پشت در، در را باز کرد. این زن تاجر دید لباسهاى او خیلى معمولى است خیال کرد کلفت است گفت خانم کجاست؟ من با خان کار دارم. او خجالت کشید بگوید من خانم هستم گفت خانه نیستند. زن تاجر رفت. مرحوم صدر رضواناللهعلیه آمدند خانه دیدند خانم خیلى گرفته است. گفتند چرا شما را گرفته و ناراحت مىبینم؟ گفت: این زن تاجر آمد خیال کرد من کلفتم و به من گفت خانم کجاست من گفتم خانم نیست. این جمله مرحوم صدر چه جملهى عالى است! جمله یک مرجع تقلید است. مرحوم صدر فرمودند راست گفتى براى اینکه تو خانم نیستى خانم آن است که چادرش دو وصله داشت اما فدکش مال فقرا و ضعفا و بیچارهها بود.
اخلاق در خانه، جلداول، ص: 105