نشستهام
روبه روی عظمتت، پشت به گذشته پرغفلتم. در میان آدمهای غریبهی شهر، در
پیچ و تاب گرفتاریهای هر روزه و خوشبختیهای چموش. برق نگاهت خوابهایم
را ربود، پردههایم را کنار زد. باران شدی به خاطرات گل آلودم. شستی،
رُفتی، روبیدی. و من بی گذشتهی تاریکم، بی امروز بی بارم، بی فردای
متوهمم، روبروی توام. عطشم را زمزم چاه تو خاموش میکند، چشمانم به نور
گنبد فیروزهای تو بینا میشود.
زمزمه میکنم نام تو را هم نوای پیرمرد عبا به دوش: " السلام علیک یا حجه ابن الحسن" و یک جهان استغاثه میشوم، چون دخترک دهسالهای که عاجزانه رو به تو میکند و کودکانه میخواندت: " قلکم را میشکنم برای کبوترانت، آرام کن درد مادر را" و میدانم که صدایش را میشنوی، میشنوی که این صدای " الله اکبر" بر آن گواه میشود.
و من کجای این عالم پریشانم؟ این جهان التماس و نیاز؟ من که هیچ ندارم برای پیشکش، غیر از گذشته و امروز به فنا رفتهام، به چه بخوانمت ای آفتاب پرده نشین؟ ای پناه همهی دردهای شهر! به تهایی خدایت سوگند، تنها و آوارهام. گریختهام از درخواستهای این دل بی سامان. کوله پشتیام را تنهایی و غربت پر کرده بود، سنگین بود شانههایم از غم و درد. رهسپارم کردند به خانه تو، سیرم از ترسهای پی در پی، گرمم از عذاب وجودی خود، یک دست مهربان میخواهم که پناهم شود...
مثل همیشه مرا دریاب مولا.
منبع: گاهنامه صاحب/ کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد/ شماره دوم/ بهمن ماه 93/ الهام سادات موسوی
زمزمه میکنم نام تو را هم نوای پیرمرد عبا به دوش: " السلام علیک یا حجه ابن الحسن" و یک جهان استغاثه میشوم، چون دخترک دهسالهای که عاجزانه رو به تو میکند و کودکانه میخواندت: " قلکم را میشکنم برای کبوترانت، آرام کن درد مادر را" و میدانم که صدایش را میشنوی، میشنوی که این صدای " الله اکبر" بر آن گواه میشود.
و من کجای این عالم پریشانم؟ این جهان التماس و نیاز؟ من که هیچ ندارم برای پیشکش، غیر از گذشته و امروز به فنا رفتهام، به چه بخوانمت ای آفتاب پرده نشین؟ ای پناه همهی دردهای شهر! به تهایی خدایت سوگند، تنها و آوارهام. گریختهام از درخواستهای این دل بی سامان. کوله پشتیام را تنهایی و غربت پر کرده بود، سنگین بود شانههایم از غم و درد. رهسپارم کردند به خانه تو، سیرم از ترسهای پی در پی، گرمم از عذاب وجودی خود، یک دست مهربان میخواهم که پناهم شود...
مثل همیشه مرا دریاب مولا.
منبع: گاهنامه صاحب/ کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد/ شماره دوم/ بهمن ماه 93/ الهام سادات موسوی