متن شایعه:
ﺣﺎﺟﻰ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺶ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪ. ﺍﻣّﺎ ﻛﺎﺭﮔﺮِ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑُﺮﺩ ﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥِ ﺍﻣﺴﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥِ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕِ ﻣﺮﺩﻡِ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ!

پاسخ به شبهه:
به طور کلی وقتی انسان از یک سو علم نداشت و از سوی دیگر اسیر و تابع هوای نفس بود و از سوی دیگر خودش را جای خدا گذاشت، این را بخشید و آن را نبخشید و از سوی دیگر از خودش اسلام ساخت و ...؛ همین می‌شود.
پس باید به آنها گفت: آن حاجی آقای فرضی شما قرآن سر گرفت و تا صبح عبادت کرد – آن کارگر هم کار کرد و خسته بود – خدا هم که نه فریب تو را می‌خورد و نه دیگران را، ولی بگو تو چه کردی؟ قرآن سر گرفتی، یا کار کردی و یا هیچ کدام و فقط مسخره کردی؟
حرص حاجی آقای فرضی و بخشیده شدن فرضی‌ترش به گلویشان فشار می‌آورد، اما پایش که بیافتد می‌گویند: از کجا معلوم، شاید خدا فلان فاسقِ فاجرِ فاسد را (که او دوستش دارد)، یک ضرب به بهشت برد؟! سنگ کارگر خسته را هم به سینه می‌زنند، اما به هر شکل حقش را ضایع می‌کنند؛ و حتی با دید طبقاتی به او می‌نگرند، بعد سریعاً مسائل اعتقادی را "ملی" می‌کند که ضمن ضد تبلیغ علیه اسلامی که فقط بافته ذهنی خودش هست، علیه فرهنگ ملتش نیز ضد تبلیغ کرده باشند و می‌گویند: «ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕِ ﻣﺮﺩﻡِ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ»، گویی اعتقادات مقوله‌ای "سرزمینی" است! و حال آن که هم در امریکا مسلمان و کارگر وجود دارد و هم در ایران کافر و تنبل وجود دارد و ربطی به سرزمین ندارد.
ارزش عبادت، توبه، استغفار، ندبه، بندگی، اطاعت، توسل، ایمان و عمل به قرآن کریم، تأسی به سیره‌ی اهل عصمت علیهم السلام در اعتقاد و عمل ...؛ و هم چنین ارزش کار، کارگر، کسب حلال، جهاد بودن کار، شهادت محسوب شدن مرگ طبیعی کسی که در راه کسب رزق حلال و معیشت خانواده از خانه بیرون آمده و در راه از دنیا رفته است و ...، همه در اسلام تعریف شده است. منتهی گوینده نه می‌داند و نه می‌خواهد که بداند و فقط دوست دارد یک چیزهایی بگوید! حالا آیا باید شما وقت و عمر عزیز را تلف کنید که پاسخ دهید؟!