حضرت یونس(علیه السلام) سال ها در میان قومش (در سرزمین نینوا در عراق) به دعوت و تبلیغ مشغول بود، ولى هر چه کوشش کرد، ارشادهایش در دل آنها مؤثر نیفتاد، خشمگین شد و آن محل را ترک کرد و به سوى دریا رفت، در آن جا بر کشتى سوار شد، در میان راه دریا متلاطم گشت، چیزى نمانده بود که همه اهل کشتى غرق شوند. ناخداى کشتى گفت: من فکر مى کنم در میان شما بنده فرارى وجود دارد که باید به دریا افکنده شود. چند بار قرعه کشیدند، هر بار به نام حضرت یونس(علیه السلام) درآمد! او فهمید در این کار سرى نهفته است و تسلیم حوادث شد.

هنگامى که او را به دریا افکندند، نهنگ عظیمى او را در کام خود فرو برد و خدا او را به صورت اعجازآمیز زنده نگه داشت. سرانجام او متوجه شد ترک اولایى انجام داده، به درگاه خدا روى آورد و به تقصیر خود اعتراف نمود، خدا نیز دعاى او را استجابت فرمود و از آن تنگنا نجاتش داد. این ماجرا در سوره انبیا آیات 87ـ88 و سوره صافات بیان شده است.

اگر پرسیده شود آن حضرت چه ترک اولایى انجام داده است؟ مى گوییم: اگر چه حضرت یونس(علیه السلام) سال ها براى قومش تبلیغ کرد و آنها پاسخ مثبت ندادند، خشمگین شد و از بین قومش بیرون رفت و این یک امر طبیعى بود; از سوى دیگر اگر چه آن حضرت مى دانست به زودى عذاب الهى آنها را فراخواهد گرفت و به همین علّت شهر و دیار خود را ترک گفت، و این نیز امر طبیعى است و هیچ یک گناه نیست، ولى براى پیامبر بزرگى هم چون یونس(علیه السلام) بهتر آن بود که باز هم تا آخرین لحظه قومش را ترک نگوید و بدون اذن الهى خارج نشود. به همین دلیل و براى این عجله، ـ که ترک اولى بود ـ از ناحیه خداوند مؤاخذه شد.

اگر چه زمان توقف حضرت یونس(علیه السلام) در شکم ماهى چند ساعت، چند روز، چند هفته و حتى چهل روز نقل شده است، اما دلیل روشنى که به طور قطع مشخص کند چه مقدار بوده در دست نیست.

در حالت عادى، امکان ماندن چند لحظه در آب آن هم در شکم ماهى وجود ندارد، اما این حادثه تاریخى یک اعجاز بود و معناى اعجاز همین است و این نخستین اعجازى نیست که در قرآن با آن رو به رو هستیم. همان خدایى که ابراهیم(علیه السلام)را در دل آتش سالم نگه داشت و حضرت موسى(علیه السلام) و بنى اسرائیل را با ایجاد جاده هاى خشک در وسط دریا از غرقاب نجات داد و حضرت نوح(علیه السلام) را به وسیله کشتى ساده اى از آن طوفان عظیم و گسترده رهایى بخشید و... قدرت دارد بندگان خاصش را مدتى در شکم ماهى عظیمى سالم نگه دارد.

بلعیده شدن حضرت یونس(علیه السلام) براى تربیت او جنبه تنبیهى داشته است.

آیات و روایات دلالت مى کند که حضرت یونس(علیه السلام) مرتکب ترک اولایى شد و از آن جا که (حَسَناتُ الاَْبْرارِ سَیَّئاتُ الْمُقَرِّبِینَ)، حتى ترک اولاى یک پیامبر نیز بى جواب نمى ماند، بدین شکل تنبیه شد.

علامه طباطبائى(رحمه الله) مى نویسد: ...بلایا و محنت هایى که اولیاى خدا بدان مبتلا مى شوند، تربیت الهى است که خدا به وسیله آن بلایا، ایشان را تربیت مى کند و به حد کمال مى رساند و درجاتشان را بالا مى برد; هر چند که بعضى از آن بلایا، جهات دیگرى داشته باشند که بتوان آن را مؤاخذه و عقاب نامید.