استاد پای تخته نوشت: در پرونده نگاهتان تجدید نظر کنید...خدا متهم نیست "ان الله لیس بظلام للعبید"

میگفت این سخن برگرفته از خود قرآن است که در زندگی انسان لحظه خنثی وجود ندارد، و ما آدم ها در تمام طول روز به طور مرتب در حال دریافت نور و ظلمت هستیم و این دریافت صرفا بسته به نوع اعمال ما نیست بلکه کوچکترین و گذرا ترین افکار ذهنیمان هم نور و ظلمت را دریافت میکنند.

استاد با استناد به روایت یکی از معصومین(ع) گفت که همه ی ما بر گردن یکدیگر حق داریم؛ ولو به اندازه ثانیه ای که در خیابانی شلوغ از کنار یکدیگر عبور میکنیم و این دریافت ها و تفکرات کوچک ذهنی انسان است که شخصیت و من وجود انسان را شکل میدهد و با این اوصاف در ثانیه ثانیه ی زندگی باید حواسمان نه تنها به رفتارمان بلکه به جنس افکارمان هم باشد.

میگفت وقتی صبح زود از خانه بیرون می آیی و مغازه داری را در حال باز کردن درب مغازه اش میبینی به جای او بسم الله بگو و از صمیم قلب برای برکت و روزی حلال آن روزش دعا کن

وقتی میبینی راننده ای در خیابان به بدترین نحو و خطرناک ترین شکل در حال رانندگی است به جای حواله ی فحش و ناسزا با تمام وجودت برای سلامتی اش دعا کن

حتی از کنار اعلامیه های ترحیم روی در و دیوار هم بی تفاوت نگذر، برای شادی روحشان صلواتی بفرست و هزاران هزار مثال دیگر

یکی از تفاسیر آیه ی فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره همین است تمام ذهن و فکرت را لبریز کن از خیر خواهی و دریافت نور، می دانی که در قیامت همین انرژی وجودی آدم هاست که بهشت و‌ دوزخشان را میسازد؛ همین افکار و اعمال ساده.......