درقیامت نوبت حساب کردن مثقال ذره هاست، درشت ها که حساب کردن ندارند
مثقال ذره که میگویند، یعنی همان چندلحظه ای که بوی عطر تو تمام مردی را به هم میریزد.
مثقال ذره که میگویند، یعنی همان چندلحظه ای که با ناز و عشوه برای نامحرمی میخندی ولی فکرش ساعت ها درگیر همان یک لبخند است.
مثقال ذره که میگویند، یعنی همان چند لحظه ای که حواست به حجابت نیست و جوانی نیز در آن حوالی است.
مثقال ذره حساب و کتاب زمانی است که در پایان صحبت هایت با نامحرم از روی ادب جانم و قربانت میپرانی و رابطه ای را به همین اندازه سرد میکنی.
مثقال ذره یعنی همان چند لحظه ای که با فروشنده صمیمی میشوی. قدر این ها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمی ایند
مثقال ذره که میگویند همین هاست
همین کارهای کوچکی که مثل ضربه اول دومینو خیلی کوچک است، اما انتهایش را روزی که پرده ها کنار رفت خواهیم دید