کمی تأمل...
آنجا هجده ساله ای درد می کشد برای دین ....
و اینجا (بعضی) هجده ساله ها خودشان "درد می شوند" برای دین !

آنجا سال 11هجری ست،
و اینجا 1425 سال بعد ...

 آنجا هجده ساله ای "حـجـابــ" می گذارد✔️ تا آزاد کند ☜دیـنش را از_جهالت،
و اینجا (بعضی ) هجده ساله ها "حـجـابــ" برمیدارند✘تا آزاد کنند ☜دنیایشان را برای_جهالت!

آنجا سال 11هجری ست،
و اینجا 1425 سال بعد ...

 آنجا تن هجده ساله ای شبانه دفن میشود تا معنا کند واژه حیـا را،
واینجا تن (بعضی ) هجده ساله ها شبانه روز ، عریان میشود تا خلق کنند (!) واژه هرزگی را .

آنجا سال 11هجری ست،
و اینجا 1425سال بعد ....

 آنجاصورت هجده ساله ای سیلی می.خورد ، ازبس که میماند پایِ امام زمانه اش!
و اینجا (بعضی )هجده ساله ها سیلی می.زنند به صورت امام زمانشان،از بس که می دَوَند دنبال شیطان نفسشان!

آنجا سال 11هجری ست،
و اینجا 1425 سال بعد...

 آنجا هجده ساله ای پرپر شد تا امروز بشود الگوی زنان متدین شیعی،
اما;
اینجا (بعضی ) هجده ساله ها بال بال می زنند (!) تا الگو بردارند از زنان متحجر غربی ...

آنجا سال 11هجری ست،
و اینجا 1425 سال بعد ...