گروهی از اوباش بصره دختری علوی را گرفتند و خواستند با او بی عفتی کنند ...
دختر گفت : من دعایی بلدم که اگر آن را بخوانید شمشیر بر شما اثر نمیکند ،
برای اینکه سخن مرا آزمایش کنید به هر زوری که دارید شمشیری به من بزنید،
اگر کارگر نیفتاد بدانید به سبب این دعا است .
یکی از آنها شمشیری بر وی زد و دختر روی زمین افتاد و مرد ...
تازه آنها فهمیدند که غرض دختر حفظ عفت خود بوده و جان خویش را بر سر این متاع گرانبها نهاده است ...
خدای من ! به حق شهدا ، به تمام زنان ما حیا و عفت فاطمی بده
و به تمام مردان ما غیرت حیدری