«قاعده ی این دنیا معلوم نیست. ما خدا را عبادت می کنیم، خدا نعمت هایش را به یک عده ی دیگر می دهد!»
«مردم هر چه بی دین تر می شوند خانه شان گران تر می شود و مدل ماشین شان بالاتر می رود»
«زرنگ های دنیا همان غربی ها هستند که نه خود را در قید و بند دین و شریعت انداخته اند و نه گرفتاری های دنیا سراغ شان آمده»
واقعا قانون دنیا چیست؟ این فکرها سراغ همه ی ما آمده و می آید. گاهی دست و پا شکسته جواب هایی می دهیم و گاهی دل خودمان را راضی می کنیم و می گوییم: «ما چه می دونیم! لابد خدا این طور خواسته»
قطعا خدا این ها را خواسته. اما چرا؟ وقتی دلیل این اتفاق را درست حسابی ندانیم، حتی ممکن است ناخواسته به کفر نزدیک شویم و «عدالت» خدا را زیر سوال ببریم!
آدم اگر ساعت ها هم با خودش فکر کند، بدون داشتن یک راهنما و استاد نمی تواند جوابی قطعی برای این شبهه، و این فکرها پیدا کند. و مگر استاد بهتری از حسین (ع) و خاندانش می توانند ما را از سوال های بی جواب نجات دهند؟
امام حسین (ع) برای اینکه ما متوجه جواب بشویم از «استدراج» حرف می زند. استدراج یعنی ذره ذره. گام به گام. به تدریج! یعنی ذره ذره دور شدن از یاد خدا.
و بعد توضیح می دهد که خدا برخی را غرق نعمت های دنیایی می کند. نعمت هایی که بوی خدا ندهد. نعمت هایی که آن ها را یاد آخرت نیندازد. بعد ذره ذره آن ها احساس می کنند حالا حالا ها در این دنیا مهلت زندگی کردن دارند. پس تا می شود کیف می کنند و یادشان می رود خدا صاحب این نعمت هاست. یادشان می رود او را شکر کنند و آن وقت مهلت شان تمام می شود.
خدا برای چه کسانی این سرنوشت را می خواهد؟ آدم های مومن و دین داری که دل شان برای خدا تنگ می شود یا آن ها که مسیر خود را از خدا جدا کرده اند؟ پس این اتفاق دقیقا بر اساس قانون و سنت الاهی است. نه از سر بی قاعده بودن و بی نظم بودن دنیا.
«قال الامامُ الحسینُ علیه السلام : الاستِدراجُ مِن اللّه ِ سبحانَهُ لِعَبدِهِ أن یُسبِغَ علَیهِ النِّعَمَ ویَسلُبَهُ الشُّکرَ»
امام حسین علیه السلام : استدراج و مهلت دهى خداوند سبحان به بنده اش این است که به او نعمت هاى فراوان دهد و توفیق شکرگزارى را از وى بگیرد.