شهید ابراهیم هادی

یه نفر اومده بود مسجد و از دوستان سراغ شهید ابراهیم هادی رو می گرفت .
بهش گفتم : " کار شما چیه ؟ بگین شاید بتونم کمکتون کنم "
گفت : " هیچی ! می خواهم بدونم این شهید ابراهیم هادی کی بوده ؟

سرشماری

لام پسرم...

بفرما؟

از سرشماری مزاحمت میشم.

مادر تو این خونه چند نفرید؟

اگه میشه برو شناسنامه‌هاتونو بیار که بنویسمشون...

رسول خلیلی

در این آشوب شهر وقتی دلت ناجور میگیرد و هرلحظه بیقرار تر میشوی
وقتی همه باتو غریبه میشوند و دردت را گوش نمیدهند
وقتی از شهادت و عشق و رفتن به آن بالا بالاها سخن میگویی و تمسخر میشوی

حاج سعید قاسمی

خدمت مقام معظم رهبری این خاطره را گفتم.
.
روزی که خدمتشان بودیم مصادف با پنجمین روزی بود که بچه ها در کانال مانده بودند.
.
هر کس توانسته بود برگشته بود و هر کس هم مانده بود دیگر راهی نداشت که تا همین الان پیکرهایشان می‌آید.
.

ریشو های افراطی

یکی بود...یکی نبود......
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه
مانتو تنگ راهی خیابونای شهر شد..
همینطوری که داشت راه میرفت,
وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد:

یابن الزهرا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرادر کفن کن

شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر...
از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند.

شکنجه خاموش

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله !!!

در تفحص شهدا ، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد.

گناهان یک هفته او اینها بود :

پدر شهید یکی از ۱۷۵ غواص جنگ تحمیلی می گفت:

بهش گفتم : " پسرم ؛

تو به اندازه کافی جبهه رفتی ، دیگه نرو ؛

متنی تامل برانگیز درباره شهدا

تا حالا فک کردی داستان کدوم شهید جذابتره یا ادم رو بیشتر متحول میکنه؟؟

بد نیست یه دور لیست پایین رو ببینی
گاهی واقعا انتخاب سخته مگه نه ....؟