ﺷﺒﻲ " ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ " ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ! ﺑﻪ ﺭﯾﺲ ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ : ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ...
ﺷﺒﻲ " ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ " ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ ! ﺑﻪ ﺭﯾﺲ ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ : ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ...
چارلی چاپلین:
با پدرم رفتم سیرک توى صف خرید بلیط یه زن وشوهر با چهار بچشون جلوى ما بودند که با هیجان زیادی در مورد سیرک صحبت می کردند…
بعضی «شیعه» ها در زمان «شاه» می گفتند که «محمدرضا پهلوی»، «شیعه» است!(هر چند «ظالم» باشد!) او را سرنگون نکنید! اگر او رفت، ممکن است «غیر شیعه» بیاید!!
یکی تعریف میکرد اوایل که خونمون گاز کشی شده بود...(اما هنوز بعضی خونه ها نفتی بودن)...وقتی نفت فروش با گالن های نفتش میچرخید...به من که رسید سلامی کرد و من هم جوابشو دادم...داشتم به داخل خونه میرفتم که یهو گفت..حاجی اقا !! بیست روز هست که سلام علیک شما با ما عوض شده!!!
اشتباه بزرگ شیعیان در سال 60 و 61 هجری این نبود که در مقابل سپاه امام حسین ایستادند و اینکه در سپاه إبن زیاد و پسر سعدبن ابی وقاص حضور داشتند.
راننده خط بیتوجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند،کنار خیابون داد میزد : «دربــــست».
کلیسای سن فرانسیسکو
در
ادامه مطلب قبل می خواهم کمی درباره کلیساهای تاریخی اکوادور بنویسم. یک
بار که همراه با دوستانم به یکی از موزه های کیتو رفته بودیم، با واقعیت
جالب و از نظر من تاسف آوری آشنا شدم که هنوز در ذهنم باقی مانده است.
تصویر یک نقاشی بزرگ روی دیوار موزه هنوز به وضوح جلوی چشمانم نقش می بندد؛
یک کلیسای بزرگ و زیبا که هیچ ساختمانی در اطرافش نیست و مردم فقیر و بومی
با چهره های رنج کشیده در حال کار کردن در اطراف آن.
حضرت علی (علیه السلام) نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟